گل عشق ما مهرادگل عشق ما مهراد، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 17 روز سن داره
پیوند عاشقانه ماپیوند عاشقانه ما، تا این لحظه: 16 سال و 8 ماه و 9 روز سن داره
میوه زندگی ما مهرا میوه زندگی ما مهرا ، تا این لحظه: 7 سال و 2 ماه و 3 روز سن داره

مهراد لبخند زیبای خدا

روزانه های زمستونی

1393/11/2 13:16
نویسنده : مامان مهری
920 بازدید
اشتراک گذاری

 سلام  ، سلام صد تا سلام...

فصل اول : بادکنک   niniweblog.com

از اونجایی که مامانم خیلی به کارهای دستی علاقه داره ، دوست داره که من هم مثل خودش علاقه مند باشم.... بهمین خاطر سعی میکنه برای تقویت خلاقیتم کم نزاره. چند روز پیش هم بواسطه بازدید از وب یکی از دوستام جرقه ای به ذهنش زد . تصمیم گرفت با همدیگه از این عروسک های بادکنکی درست کنیم.

 

مامانم میگه از این عروسک ها حدود 15 سال پیش برای دوستش درستیده بودهمتنظر

اگه دوست دارین بدونین این توپ های خوشگل چجوری درست میشن لطفاً یه سری برین  اینجا

مامانم با نیشی که تا بنا گوشش باز بود وسایل رو آورد تا دست بکار بشیم.

خوب حالا با قاشق آرد رو می ریزم توی قیف

 

یه کمی فشارش میدم تا بره تو بادکنک

 

اِه، اِه، اِه niniweblog.com من نمیدونم این چه کاریه که من تو بادکنک رو پر آرد کنم. مگه بادکنک برای باد کردن نیست ، پس دوباره خالی میکنم .  بعــــــــــــــــــــله !

 

بریزم تو ظرفش که حیفه ، مامان برام کیک میپزه niniweblog.com

 

این هم از این. niniweblog.com

 

ببین چه کردم با خودم خندونک مامانی منو داشته باش...

 

مامانی اون دوربین رو بزار زمین ، بیا دستامو بشور دیگه.

نتیجه : الان 5 روزه تو خونه ما هر طرف میری یه بادکنک میاد جلو پات و هر روز هم یکی شون ناخداگاه می ترکه !!!!!! ...niniweblog.com

ولی اینو هم بگم که کلی بادکنک بازی و بپر بپر کردیم و خوش گذروندیم ها.niniweblog.com

 

 

فصل دوم : آب هویچ  niniweblog.com

مدتیه یکی از وظایفی که تو خونه به عهده من گذاشته شده گرفتن آب هویچه که بیشتر بخاطر ایجاد علاقه به خوردن آب هویچه. عجب کار سختیه !!!

 

 

و البته من هم استقبال می کنم مثل همین عکس هایی که می بینین...

 

 

 

 

فصل سوم : خواب مستقل  niniweblog.com 

با عرض شرمندگی من هنوز رو تخت مامان وبابام می خوابمخجالت خوب البته خودتون در جریان هستین که چون اتاقم  جایی برای نصب وسایل گرمایشی نداره من هنوز مستقل نشدم وگرنه شما مطمئن باشین با گرم شدن هوا به اتاقم کوچ خواهم کرد و من اصلاً از اون جور بچه ها نیستم.niniweblog.com

این عکس ها هم شاهدش که  من اصرار می کردم که تو اتاقم بخوابم . مامانم  اولش زیاد اهمیت نداد و فکر کرد من همین جوری میگم منو بلند کرد و گذاشت روی تخت پر از عروسکم و خودش هم کنار تخت دراز کشید برای اینکه تا گرم شدن هوا خدای نکرده ذوقم کور نشه.

باور تون میشه در عرض ده دقیقه اون هم بدون خوندن کتاب خوابیدمخواب بعدش قیافه مامانم رونتونستم ببینم ولی حدس میزنم این شکلی بوده niniweblog.com و بعدش هم شده اینمحبتبوس

محبت

 

زندگی مسأله است حل باید کرد،

راه است طی باید کرد،

دراز مدت است صبر باید کرد،

تفریح است بازی باید کرد،

تعهد است عمل باید کرد ،

راز است کشف باید کرد ،

باغبانی است عشق باید کرد.

 

پسندها (9)

نظرات (38)

الهام مامان علیرضا
2 بهمن 93 14:24
بادکنک ها واقعا قشنگه من که خیلی خوشم اومد کاش من هم حوصلۀ شما رو داشتم الهی فدات بشم که حوصلۀ پر کردنِ بادکنک ها رو نداشتی نگران نباش پسرم اکثر بچه ها تو این سن علاقه ای به این مدل بازیها ندارند و بیشتر دلشون میخواد به هم ریزی کنند بازم دمت گرم تا همین حد پیش رفته ای اگه علیرضا بود همۀ زندگیم و آرد برداشته بود آب هویج نوش جونت عزیزممن همیشه از این جور وسایل می ترسم و علیرضا نیز راستی دقیقاً مشابه پردۀ شما منم تو آشپزخونه دارم منتها کرم قهوه ای... دقتم و حال کردی الهی چقدر ناز خوابیدیخواهربخاطر مستقل بودن بچه رو به سرما ندی نگران نباش از سه سالگی کم کم خودشون به خوابیدن تو تختشون علاقمند میشن مثل علیرضا که خودبخود میره سراغ تختش و حتی اگه من اصرار کنم که رو زمین بخوابه دیگه هیچ جا غیر از تختش نمی خوابه خوابای خوش ببینی پسرم
مامان مهری
پاسخ
برای من همیتن حد که تونست برای اولین بار تمرکز کنه و آرد رو بریزه داخل قیف کافی بود. من هم اگر ادامه داده بودم کل زندگی رو آرد برمیداشت. مهراد عاشقه کار کردن با این قبیل وسایله . چند روز پیش میگه "گوشت چرخی" رو بیار پایین. ما چون تو یه دوره ازدواج کردیم و بچه دار شدیم وسایل مشابه زیادی داریم که خیلی خوبه. بخاطر اینکه سرما نخوره یه ساعت منتظر موندم تا خوابش سنگین شد بردمش رو تخت خودمون.
مامان راحله
2 بهمن 93 16:48
آفرین مامان هنرمند .. چه کار جالبی آب هویج هم نوش جونت ... چقدر خوشگل خوابیدی عزیز دلممممممممم
مامان مهری
پاسخ
ممنون دوست خوبم. البته هنر ما که فقط بادکنک باد کردن بود....
مامان ریحانه
2 بهمن 93 17:41
آفرین به مامان هنرمند و با حوصله اما مهری به قول گفتنی خدا نکنه این بادکنا تو دست بچه ها بترکه چه شود
مامان مهری
پاسخ
مرسی عزیزم. احتمال ترکیدن بادکنک های آردی خیلی کمه.ولی خوب اگه بترکه که زمین و زمان سفید میشه دیگه
مامان ریحانه
2 بهمن 93 17:44
میگما این آب هویجه خوردن داره آب هویجی که آقا مهراد بگیره باید خیلی خوشمزه ترم باشه بخورید نوش جونتون فدای مهراد گلی بشه خاله که آنقدر معصومانه خوابیده ای جااااااااااانم
مامان مهری
پاسخ
از حق نگذریم واقعا خوردنی بود بخصوص که مهراد هم یه کوچولو خورد دیکه حسابی به ما هم چسبید...
مامان صدرا
3 بهمن 93 13:34
سلام مهری جون ببخش که دیر به دیر میام مهراد جونمون خوب هستن ؟شما خوبین ؟ تولد شوشو مبارک انشالله سالهای سال این روزهارو در کنار هم جشن بگیرین واقعا عجب مامان با حوصله ای از کارهای هنریت خیلی خوشم میاد انشالله مامان وپسر موفق باشین
مامان مهری
پاسخ
سلام خاونم. کم پیدایی؟؟؟؟ خوبین؟؟ ممنون عزیزم.
مامانی رادین
4 بهمن 93 14:00
سلام مهری جون وای منم بچه بودم از این بادکنکا داشتم خیلی باحالن چند هفته پیش بیرون دیدیم رادین گفت باید بخریم خریدیم اومدیم خونه صبحش اقا رادین ترکوندش رو زمین کل خونه و مبلا شده بود ارد
مامان مهری
پاسخ
ای جونم فدای رادین کوچولو بشم من.... پس من از یه گردگیری زود هنگام جون سالم به در بردم.
مامانی رادین
4 بهمن 93 14:02
وای چه اب هویچی بشه این که مهراد درست کنه نوش جونت خاله فدایی داری پسر ما هم عاشق اب هویچ همیشه با هم درست میکنیم .این بچه ها تو همه کارا دخالت مستقیم دارن
مامان مهری
پاسخ
ممنون عزیزم.خیلی خوبه که رادین جون هم دوست داره تازه مهراد همزن برقی، جارو شارژی،غذاساز، مخلوط کن رو هم امتحان کرده و حالا میخواد گوشت هم چرخ کنه.
مامانی رادین
4 بهمن 93 14:03
چه ناز خوابیده خوابای خوب ببینی خوشگلم
مامان مهری
پاسخ
ممنون عزیزم.
مامانی رادین
4 بهمن 93 14:06
الهه مامان مبین
4 بهمن 93 17:52
آفرین به دوست هنرمندم و پسر نازم مهراد خوشگلم چه کاردستی قشنگی قربونت بره خاله
مامان مهری
پاسخ
البته به نتیجه ای نرسید و فقط بادکنک بازی کردیم.
الهه مامان مبین
4 بهمن 93 17:53
آب هویج نوش جونت ... قربونت برم خوشگل مو طلایی من
مامان مهری
پاسخ
ممنون عزیزم. بوسبوسبوسبوسبرای الهه و مبین جون
الهه مامان مبین
4 بهمن 93 17:54
ایشاا.. با گرم شدن هوا میری توی تخت خودت میخوابی عزیز دلمممم ... اونقت یاد من کن مهری جون ببین چه لذتی داره استقلال این جوجو ها
مامان مهری
پاسخ
امیدوارم اون موقع هم این علاقه رو داشته باشه من همیشه به یادت هستم دوست خوبم.
الهه مامان مبین
4 بهمن 93 17:54
دوستون دارم زیاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااد
الهه مامان مبین
4 بهمن 93 17:54
مامان مهری
پاسخ
دوستون داریمدوستون داریمدوستون داریمدوستون داریم
الهه مامان مبین
4 بهمن 93 17:55
مامان مهری
پاسخ
فدای محبتت
مامان نازنین زهرا
4 بهمن 93 19:21
این ویرایش جدید گرچه خیلی خوشگله اما نمیدونم با مهراد جون حرف بزنم یا مامان مهراد ....پس میگم مهراد ومهری جون خیلی کارتون درسته .....ست کردن هویج وپرده هم جزخو سلیقه گی های مهری بانو که از دید ما دور نموند....عاشق خواب بچه هام ...معصومیت وپاکی توش موج میزنه ...ببوس عروسک کوچولوی مذکرو
مامان مهری
پاسخ
گلم شما هر جور که راحتی بنویس... الهی من به تنها چیزی که فکر نکرده بودم ست کردن پرده با هویچ بود. این خوش سلیقگی و دقت بالای شما رو میرسونه به قول دوستی جماعت مذکر تو خواب خیلی جذابتره الاخصوص که بچه و معصوم هم باشه. شما هم نازنین دختر ماه پیشونی رو ببوس
مامان آنیسا
5 بهمن 93 7:39
آفرین به مامان با حوصله که انقدر واسه شما وقت میذاره منم بچه بودم عاشق این بادکنکا بودم بعد پاره می شد و خونه می شد پراز آرد
مامان مهری
پاسخ
ممنون عزیزم اینها تازمانی که نترکیده خیلی شیرینه ولی وقتی ترکید میشه فاجعه.
غزاله
5 بهمن 93 12:16
سلام.خوبین؟؟ من واسه تولد عشقم همسرم یه وب ساختم.میخوام تا تولدش 1369 تا تبریک جمع کنم براش و تولدش نزدیکه.میشه شما هم چندتا تبریک برامون بذارین؟؟ فقط چون وبم مشکل پیداکرده لینک کامنت های پست رو براتون گذاشتم ممنونم
مامان علی
5 بهمن 93 13:39
سلام مهری جونم بابا بازم یک هنر جدید چقدر داره بادقت تلاش میکنه فداش بشم،لباش وغنچه کرده عسل پسر راستی یادم نرفته بگم عکس کاربریش فوق العادست وخیلی نانازیه، ببوسش جیگرم و. وای که چه ذوقی کرده بچه با بادکنک بازی والبته آرد! ایشالله همیشه سلامت ودلخوش کنارهم باشین
مامان مهری
پاسخ
البته هنری که ناکام موند. آره اولش خیلی خوب داشت کار میکرد. ممنون عزیزم انشا اله تو پست بعدی چند تا دیگه از این عکس ها رو می زارم/ بوس بوس بوس برای زهرا خانوم گل و علی کوچولو
مامان علی
5 بهمن 93 13:58
همین قدر که حاضره تو تخت شما یا خودش با کتاب و.... بخوابه عالیه علی ا قا رو پا اونم با کلی تکون میخابه!تازه منم میخکوب میکنه کنارش بخوابم،بلند شم دیگه هیچی!!!! ایشالله به زودی مستقل میشن،باز دلمون لک میزنه کنارمان بخوابن ولنگشون یادستشون وبندازن روکمرمون اونوقت دق نکنیم یکی دیگه کنارشون باشه خوبه
مامان مهری
پاسخ
مهراد هم قبلا رو پا میخوابید ولی الان فکر میکنه فقط نینی کوچولو ها رو پا میخوابن. راست میگی خیلی طول نمیکشه که دلمون تنگ میشه.
مامان علی
5 بهمن 93 14:03
روزهای زمستونی خوشی پیش روتون باشه پر آرامش وبرفی ودلپذیر وبه استقبال بهار خوشتری برین ایشاالله چشمهای خوشکل پسرم به زودی بهبود پیداکنه، راستی یکبار درباره کبودی چشم پرسیده بودی فکر کنم یعنی دکی گفت بخاطر یبوست هم میشه مدتیه ازوقتی علی رو ازپوشک گرفتم زیر چشش کبود شد بعد متوجه شدیم یبوست گرفته خودش ونگه میداشت الان وقت پی پی پوشک میخاد وزیر چشش بهتر شد!دکتر گفت مدتی باهاش مدارا کن والا ممکنه دچار یبوستهای مزمن وحشتناک بشه!!!! روز خوش
مامان مهری
پاسخ
ممنون از اینکه به فکر مایی... من موندم این بچه ریزه ها چجوری خودشون رو نگه میدارن وپی پی نمیکنن.!!! فکرش رو بکن... انشا اله که علی جون هم خیلی زود خوب میشه و یاد میگیره که بدون پوشک هم کارش رو بکنه. مهراد که الانه بعد از 6 ماه خیلی مواقع تو شرتش کارش رو میکنه و بعد میگه مامان یه لحظه بیا کارت دارم...
مامان علی
5 بهمن 93 16:35
آب هویجم نوش جونتون عزیزان قربون جدیتش تو کارش برم. ولی مهری جون بپا یک وقت نیستی خونه هوس این کارا رونکنه،
مامان مهری
پاسخ
ممنون عزیزم. عزیزم وسایل برقی در دسترس نیستن. بوس بوس برای علی کوچولو
مامان فائزه
7 بهمن 93 1:29
سلام عزیزم خوبی؟ ای جانم فداتشم عزیزم چ بازیه قشنگی عالی بود مهدیارم موقع اب هویج گرفتن ب من کمک میکنه
مامان مهری
پاسخ
نوش جون مهدیار گل
مامان فائزه
7 بهمن 93 1:31
ناز بخوابی گل پسر ماشالله مرد شدی بوس
مامان مهری
پاسخ
قروبن محبتت خاله خوبم.
مامان هاجر(یوسف و یگانه )
7 بهمن 93 7:30
ماشالله ،شما خیلی فعال هستین،ماشالله چه پسر نازی ،ببخشین از وبلاگ کوثر جون پیداتون کردم و حالا حذف شده ایا ؟
مامان مهری
پاسخ
ممنون عزیزم.
مامان راحله
7 بهمن 93 17:42
________________________¶¶ _______________________¶__¶ _______________________¶___¶ _______________________¶____¶ _________¶¶¶¶¶_________¶____¶ _________¶__¶¶¶¶¶¶_____¶____¶ _________¶____¶¶__¶¶___¶____¶___¶¶ __________¶_____¶¶__¶¶_¶____¶¶¶¶¶¶¶ ___________¶______¶¶__¶_¶¶¶¶____¶¶¶ ¶¶¶_________¶¶______¶__¶¶__________¶¶ ¶__¶__________¶¶¶____¶¶________¶¶¶¶¶¶¶ ¶___¶__________¶¶¶¶_______________¶ ¶__¶_____________¶________¶_¶¶¶___¶ _¶_¶_____________¶_______¶_¶_¶¶___¶ _¶¶______________¶_________¶_¶¶___¶ _¶_¶_____________¶_________¶¶¶_____¶¶¶ _¶_¶_____________¶__¶__________¶¶____¶ _¶_¶______________¶___¶________¶_¶¶__¶ _¶__¶_____________¶____¶¶_______¶¶¶¶¶ __¶__¶¶¶¶¶¶¶¶____¶¶______¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ___¶_________¶¶¶¶¶¶________¶ __¶________________________¶ __¶________________________¶ __¶________________________¶ ___¶________¶_________¶¶___¶ ____¶_______¶___¶______¶__¶¶¶¶¶¶ __¶¶_______¶____¶______¶¶¶_____¶ _¶______¶¶¶¶¶¶¶_¶_____¶¶¶¶¶¶¶___¶ __¶___¶¶__¶__¶_¶¶¶___¶______¶__¶ ___¶__¶____¶__¶__¶__¶____¶¶¶__¶ ____¶__¶____¶__¶ ¶__¶___¶¶__¶¶ ____¶__¶_____¶¶¶¶¶__¶___¶¶¶¶ ____¶¶¶¶______¶¶¶¶__¶ ____¶¶¶¶__________¶__¶ ___________________¶¶¶¶ ___________________¶¶¶¶
مریم مامان آیدین
9 بهمن 93 13:04
سلام مهری عزیزم و مهراد گلم قربون اون بازی و خلاقیتش برم من خوب راست میگه...بادکنک رو باید باد کرد و دنبالش دوید و بعد هم ترکوند دیگه اون عروسک ها خیییلی قشنگ بود عزیزم...ممنونم برای اموزشش چقدر قشنگ و معصومانه خوابیده....خیلی ببوس پسرک طلایی و ماه مارو دوستم
مامان مهری
پاسخ
سلام به روی ماهت مریم جون.... حق با شماست . بادکنک بازی و ترکوندن بادکنک یه کیف دیگه ای داره. امیدوارم شما بتونینی از اون عروسک ها درست کنینی ما که موفق نشدیم. ممنون عزیزم. شما هم روی ماه آیدیدن جون خوش خنده ام رو ببوس.
مامان ریحانه
9 بهمن 93 18:55
سلام مهری جون خوبی عزیززززززززززم مهراد جونم چطوره خوبه میگم مهری جون چشم مهراد گلم خوب شد گفتم بیا مو حالش و بپرسم باور کن منم نگرانشم انشالله که با دارو خوب بشه و به عمل نیاز نشه همینطور که امیدوارم نازنین من هم نیازی به عمل نداشته باشه بووووووووووووووووس برای مهراد ملوووووووووووووس
مامان مهری
پاسخ
سلام.. ممنون که زحمت کشیدی و حالی از ما پرسیدی. چشم مهراد الحمداله خیلی بهتره. با دعای شما بهتر هم میشه به امید خدا. امیدوارم که نازنین جون هم بدون عمل جراحی خوب خوب بشه. برای دخترک شیرین زبونم
رومینا
17 بهمن 93 13:26
مو فرفری ناز خاله قربون اون معصومیتت برم که اینقدر ناز خوابیده واقعا فرشته هستن همیشه با دیدن عکسهات کلی بهم انرژی میگیرم دوستون دارم زیاد . افرین چه کاردستی های خوبی ما هم ایده گرفتیم مهری جون دستور اون کوکتل میوه : میوه ها رو خرد میکنیم و با اب الوورا و خود الوورا هم داخلش بریز خیلی خوشمزه میشه با اب میوه من اب پرتقال طبیعی گرفتم ریختم ولی باید زود استفاده بشه چون اب پرتقال طبیعی کمی تلخ میشه بمونه . و میتونی از اب میوه های اماده استفاده کنی بریزی داخلش . مواد توش هم الوورا سیب پرتقال خونی موز و میتونی کیوی هم بریزی برای رنگ بهتر من چون کیوی دوست نداشتم نریختم به جاش دونه انار ریختم نوش جونتون . فکر کنم واسه بچه ها هم خوب باشه دوست داشته باشن و با ذوق بخورند
مامان مهری
پاسخ
ممنون رومینا جون از وقتی که گذاشتی.... آلووراکه خییلی عالیه من هر چی که طعمش رو بده دوست دارم.
سمانه
17 بهمن 93 16:40
به به چه خونواده هنرمندی. اب هوویج!!!!1 از اونجا که من همجا باید برق بزنه وحداکثر ریخت وپاش دارم وکلا گشاد هستم ابمیوه بیرونی میخرم!!!!!خیلی تنبلم نه؟!! وای مهری صدرا از نوزادی تو اتاق خودش میخوابید.
مامان مهری
پاسخ
به به چشم ما به جمال سمانه خانووووم روشن. خبر میدادی گاوی گوسفندی برات میزدیم زمین. عزیزم شما تنبل نیستی خوب با کلاسی دیگه. میگم باکلاسی نگو نه ببین پسرت هم از نوزادی جدا کردی....
سمانه
17 بهمن 93 16:41
جان چه خوابی رفته!!!!!11
مامان راحله
18 بهمن 93 12:25
$$$_______________________________$$$$$ __$$$$$$$*_____________________,,$$$$$$$$* ___$$$$$$$$$$,,_______________,,$$$$$$$$$$* ____$$$$$$$$$$$$___ ._____.___$$$$$$$$$$$$ ____$$$$$$$$$$$$$,_'.____.'_,,$$$$$$$$$$$$$ ____$$$$$$$$$$$$$$,, '.__,'_$$$$$$$$$$$$$$$ ____$$$$$$$$$$$$$$$$.@:.$$$$$$$$$$$$$$$$ ______***$$$$$$$$$$$@@$$$$$$$$$$$**** __________,,,__*$$$$$$@.$$$$$$,,,,,, _____,,$$$$$$$$$$$$$* @ *$$$$$$$$$$$$,,, ____*$$$$$$$$$$$$$*_@@_*$$$$$$$$$$$$$ ___,,*$$$$$$$$$$$$$__.@.__*$$$$$$$$$$$$$,, _,,*___*$$$$$$$$$$$___*___*$$$$$$$$$$*__ *',, *____,,*$$$$$$$$$$_________$$$$$$$$$$*,,____* ______,;$*$,$$**'____________**'$$***,, ____,;'*___'_.*__________________*___ '*,, ,,,,.;*____________---____________ _ ____ '**,,,,
سمانه
18 بهمن 93 19:59
مهری جان مهراد چی شده?کسالت داره.?از کامنتا فهمیدم
مامان مهری
پاسخ
خدا رو شکر داره بهتر میشه. یه چیزی شبیه گل مژه زده. یه پست رمز دار گذاشتم ( چشم هایت را دوست دارم) اونجا در موردش مفصل توضیح دادم. ممنون که پرسیدی
♥ایدا♥
23 بهمن 93 22:44
چه پسره نازی دارین خیلی خوشگله عزیززم من اپم با سوغاتی های مامان بزرگم و... بهم سر بزن خوش حالم کن
مامان سوسن
25 بهمن 93 18:21
سلااااااام ما باز اومدیم خسته نباشی مامان هنرمند حوصله دار فدای این گل پسر ناز و هنرمند ای جونم من که اگه یه کار بخوام با رایان انجام بدم دیونم میکنه پسر جیگرو ببوس هزارتا
مامان مهری
پاسخ
سلام سوسن جون. خیلی کم پیدایی ؟! هر چند با دو تا بچه واقعا سخته. موفق و شاد باشین ... ببوس رایان جون رو
♥ایدا♥
1 اسفند 93 19:21
چه پسره خوشگلی قربونش بشم الهی به منم سربزنید اپم
مامان مهری
پاسخ
ممنون عزیزم. حتما میام پیشت.
رضا
30 تیر 94 22:21
عالیه !!!
مامان مهری
پاسخ
سپاسگذاریم
نسترن
31 تیر 94 14:01
سلام عزیزم وب خیلی خوبی داری خوشحال میشم به منم سر بزنی
مامان مهری
پاسخ
سلام حتما بهت سر میزنم گلم.