گل عشق ما مهرادگل عشق ما مهراد، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 18 روز سن داره
پیوند عاشقانه ماپیوند عاشقانه ما، تا این لحظه: 16 سال و 8 ماه و 10 روز سن داره
میوه زندگی ما مهرا میوه زندگی ما مهرا ، تا این لحظه: 7 سال و 2 ماه و 4 روز سن داره

مهراد لبخند زیبای خدا

شیرین زبونی از جنس مهراد

1394/6/29 10:32
نویسنده : مامان مهری
1,265 بازدید
اشتراک گذاری
 

سلام . امروز هم بعد از کلی تاخیر با یه پست از درفشانی های شازده درخدمت تون هستیم. شهریور ماه خیلی خیلی قشنگیه بخصوص اگه مادرت هم شهریوری باشه ! ولی همیشه سرمون  بخاطر کارهای پاییزی مثل خونه تکونی و جمع کردن آذوقه توی فریزر خیلی خیلی شلوغ میشه. حالا یه مسافرت هم بهش اضافه بشه که دیگه چه شود....خسته  

قول میدم به زودی زود یه پست با کلی عکس از مسافرت مون بارگذاری بشه .آرام

خوب بریم سراغ موقعیت هایی که این روزها توی زندگی ما پیش میاد و حرفهایی که وقتی از زبون یه پسر سه ساله جاری میشه همه رو متعجب میکنه . حرفهایی که گاهی اوقات مامانم رو میترسونه و بفکر میندازه که نکنه راهی که برای تربیت بچه اش در پیش گرفته اشتباهه؟؟؟؟ غمگینحرفهایی که حتی مادرم بخاطر نداره خودش برای یکبار هم که شده به زبون آورده باشه.!!!دلخور

ناگفته نماند که گاهی اوقات هم این کلمات اونقدر قشنگ شکل احساسات زیبای مادر و فرزندی رو به خودش میگیره که مادرم توان کاری جز سجده شکر نداره. محبت  این روند باعث شده که مادرم به این نتیجه برسه که بچه ها توی این سن مثل هوای بهار پاک و لطیفن و توی غرش و خشم شون هیچ کینه ای نیست و دقیقه ای نمیگذره که رنگین کمان زیبای عشقشون قد می کشه و یکی از زیباترین عجایب طبیعت رو نشون میده.....

امیدوارم همه بچه های سرزمینم و همه بچه های دنیا همیشه با شیرینی طعم امید و صلح و آرامش بزرگ بشن. چیزی که حق اونهاست و نه زندگی که به اجبار بهشون میرسه.

موقعیت : مادری  در حال لباس پوشوندن به پسرشه که :

من : مامان مهری شما به من اهمیت نمیدی، بابا مهرداد به من اهمییت میده...

مامان مهری : چـــــــــــــــــــــــی!!!!!!!!تعجب آقا مهرااادعصبانی

من : ببخشید بابا مهرداد به من اهمیت نمیده. شما به من اهمیت میدی.خندونک

یعنی سرعت تغییر رنگ در حد نور!

**********

 

موقعیت : یه پسرک که  پاش  رو پشه زده  و مادری که میخواد از پسرش دلجویی کنه.

مامان مهری: پسرم پات چی شده؟؟؟

من : فکر کنم یکم عفونت کرده...

مامان مهری :سوالتعجب عفـــــــــونَت !!!!! 

آخه عفونت رو کجای دلم بزارم!

***********

موقعیت  : مادری از حموم در اومده و در حال خشک کردن موهاشه

من : مامان مهری عافیت باشه.

مامان مهری :محبتمحبتمحبت سلامت باشی . انشاله حموم دامادی شما باشه

من : حموم دامادی شما هم باشه مامانی.

مامان مهری :خندونک

از چشم بابا مهرداد بدور !

**********

موقعیت :  مادری زوم کرده در موبایل و پسری در حال بازی

من : مامان مهری عزیز دلم ، دخترم ، چشات چرا اینجوریه؟

مامان مهری : چجوریه پسرم؟؟؟

من :اینجوری شاکی (مدل چشمای اخمو )

ضعیفی چشم هم دردسریه !!!

*************

مهراد در حال بدو بدو : مامان  مهری  ، آربوم رفت .

مامان مهری : آربووو!!!!!!!!!!! (کمی صرف فسفر)  آهان آبرو

من : آره دیگه . آبلوم رفت

*********

چیــاغ قیمز شد ایستا میکنیم.

چیـاغ زرد شد احتیاط می کنیم.

چیــاغ  سبز شد حرکت می کنیم. 

آرام توصیف یه پسر سه ساله از چراغ راهنمایی

**********

در پی پروژه حذف و جایگزینی کلمات زشتی که گه گاه به زبونم می اومدخجالت. این روزها موقع عصبانیت و یا هیجان شدید کلمات جالبی میگم که بیشتر باعث خنده مامانم میشه.

کلماتی مثل : پیرمرد ، مرد حساب و بی گناه !

نمونه اش به مامانم میگم دختره بی گناه !گیج

خدا رو شکر مدتیه که دیگه کلمات زشت رو به زبون نمی یارم.

**********

یادآوری : اگه می بینین که این پست پر از عکسه به مدد حضور خاله سحره . نمیدونم چرا وقتی خاله سحر میگه مهراد وایستا یه عکس بگیرم ، میخکوب میشه . پدر و مادر بیچاره اش بگن هزار جور قر میاد.!!!!

تصاویر بالا مربوط میشه به یه روزی که رفته بودیم خرید .  یه فوم دستشویی و بازکننده گره مو هم  خرید های من بود که تا آخر توی دستم بود و توی عکس ها کاملاً مشهوده.

دلیل ایستادن من هم جلوی تلویزیون که دیگه توضیح نمی خواد.چشمک مک کو ئینی هاش درک میکنن.!خندونک

 

 

مامانم بعد از سختی هایی که برای ارسال عکس و دریافت الگو ، برای دوختن لباسش تو  عروسی عمو میلاد کشید  تصمیم گرفت که یه گوشی جدید بگیره . الان هم  مدتیه که وارد گروه های مجازی آشپزی و سلامت روح و خیاطی شده .

با وجود اینکه بعضاً مطالب مفیدی در این گروه ها به اشتراک گذاشته میشه ولی وقت زیادی رو هم می گیره. 

عکس هایی رو هم که بالا ست مربوطه به روزی که بابام  رفته بود تهران . مامانم با این وعده که قراره عکس هارو برای بابام ارسال کنه ، با ژست هایی به انتخاب خودم عکس ها رو گرفته و  برای بابام فرستاده. 

 

و باز هم هنر های خاله سحر مهربون

بدبو تو این ماه هر جمعه برنامه تمیز کاری یه اتاق رو داشتیم تا اینجا هم فقط اتاق خواب بابامهرداد مونده که اون هم به خاطر وجود تخت دونفره کار خیلی سختیه. خسته حالا این وسط یه پسری هم مثل من پیدا میشه که توی خونه تکونی ها عینک های آفتابیش رو پیدا کرده و دو تا دو تا به چشم میزنه و برای دوربین این شکلی مامانش میخنده. 

 

 

این پازل فومی حروف انگلیسی هم این وسط بیرون اومد .(این پازل رو وقتی من اصلا وجود نداشتم مامانم از قشم برام خریده بوده ) 

 

 

حالا علاقه من به حروف انگلیسی هم بیشتر شده و مدام حروف رو در میارم میبرم پیش مامانم و میگم : مامان ، این نوشته اش چی بود؟؟؟؟

این روزها زبان های خارجی منو بشدت تحت تاثیر قرارداده و به خاطر دیدن برنامه کودک های به زبان ترکی استانبولی کمی هم زبان ترکی یاد گرفتمگیج

در نتیجه شمارش اعداد من شده  وان  ، تو ، تری ، بیر ، ایکی ، اوچ  خندونک

مامان من با سی و خورده سال سن هنوز نمیتونه به ترکی بشمره و داشته باش من سه ساله میگم : بیر ، ایکی  ،  اوچ ، درد ، بش ....راضی

 

ممنون که همراه ما بودین

امیدوارم روزهای پائیزی قشنگی داشته باشین محبت

پسندها (3)

نظرات (16)

سمانه
29 شهریور 94 11:11
اومده بودم دعوات کنم دیدم آپ کردی
مامان مهری
پاسخ
چوب هم آورده بودی؟ پس شانس آوردم
سمانه
29 شهریور 94 11:12
وای مهری چه عکسهایی .مهراد ماشاالله خیلی داره نازتر میشه. قشنگ درکت می کنم گاهی اونقدر کلمات قلمبه سلمبه رو بانمک ادا می کنم که دلمون غنج می ره .
مامان مهری
پاسخ
ممنون عزیزم. یاد بگیر دیگه.... عوض اینکه عکس لنگه دمپایی و تفنگ و ... بزاری تو هم یه چند تاعکس از صدرای جیگر بزار.
سمانه
29 شهریور 94 11:15
ماشاالله آقا مهراد دوتا زبان خارجی .پازل خوبی داره .منم می رم برای صدرا بخرم .وای دختر تو لباست خودت دوختی .خدایش احسنت داری .آفرین به این همه اکتیو بودن
مامان مهری
پاسخ
اتفاقا این پازل رو از قشم خریده بودم. البته دوخت لباس کار مشترک با مادرم بود. عکسش رو یه بار میزارم.
سمانه
29 شهریور 94 11:16
این تیپ قهوه اش منو کشت .چی خوشگله .مک کوین دردسر ماهم هست .
مامان مهری
پاسخ
به پای تیپ های خوشگل صدرا که نمیرسه. واقعا سلیقه ات توی انتخاب لباس تکه.
سمانه
29 شهریور 94 11:23
قدر این روزها و این شیرین زبونی هاشون رو لحظه به لحظه بدونیم که تا چشم بذاریم پسرک ما مردی شده واسه خودش . انشالله آقا مهراد خوشگل ما سالم و سلامت رشد کنه و ما همچنان بالذت از طریق مجازی همراهیش کنیم . قول بده نوشتن رو کنار نزاری که من خیلی دلتنگت می شم .
مامان مهری
پاسخ
یه روزهایی که مهراد رو بغل میکنم و لوس میکنمش... یاد حرف های روان شناس ها می افتم که میگن پسر ها رو لوس نکنید و از این حرفها... ولی بعدش با خودم میگم تا چشم به هم بزاری بزرگ میشه و خودش رو می کشه و غرورش اجازه نمیده بیاد تو بغلم. پس بزار حالشو ببریم. ما حالا حالا ها هستیم.
رومینا
29 شهریور 94 16:14
عزیززززززززززززززززززززززززززم دلم میخواد قورتت بدم . هزار ماشالله قربون حرف زدنت عزیززززززززززززززم شمارش رادوین هم اینجوریه وان تو تیدی (تیری ) چهار پنج
مامان مهری
پاسخ
سلام رومینا جون.... ممنون عزیزم. رادوین جونم رو ببوس
مامان علی
30 شهریور 94 8:37
سلام نفسم.هزار ماشالله هزار ماشاالله چقدر خوشکل ترشدی تو این عکسها،مامانش اسپند وصدقه کنار بزار لطفا. خوبی مهری جونم،بهت تبریک میگم ماشالله خیلی پیشرفت کرده مهراد تو جمله بندی وگفتار.آی جونم چقدر هم شیک گولت میزنه ودلت وبه دست میاره! مهری تو هم موافقی به یک سنی رسیدن که یکم استقلالشون بیشتر شده آزادی مابیشتر ومارو تو تصمیم به بچه دوم مردد میکنن!آدم میگه آخی تازه خودم وبچه داریم نفس میکشیم!نونت کمه یا آبت باز یک پروسه دیگه شروع کنی!!! خسته خونه تکونی نباشی خانومی واذوقه جمع کردن! من یکماه پیش تقریبا این راهی که رفتی ورفتم!اما بعد یکماه کابینت ها ودیواره اتاق ها عین قبل شده!!!چرا مردها اینقدر ماهرن!!!! شما توخونه ترکی حرف میزنین؟؟؟من پدرم ترکه ولی چون با مامان صحبت نمیکردن چیز ی بلد نیستیم!اما عمه ها وعمو و.....فامیل پدری ترکی حرف میزنن کلا منم عشق میکنم نگاه میکنم فقط! موبایل جدید هم مبارک منم دوسالی هست که اندرویدی شدم اما لین برنامه ها فقط تو یک گروه فمیلی بودم که اون عطایش وبه لقاش بخشیدم!گروه و...فقط حافظه گوشیم وپر میکرد!الان فقط یک دوتا نرم افزار واسه ارتباط رایگان با چندتا از بروبچ که راه دورن دارم ولاغیر!!!! امیدوارم شما هم پاییز قشنگ واروم وخوشی رو شروع کنین وبگذرونین من عاشق پاییز وزمستونم اما از وقتی علی رو دارم دلم میخواد همیشه بهار وتابستون باشه!
مامان مهری
پاسخ
سلام. عزیزم خوبی ؟ علی جون خوبه؟ خیلی کم پیدایین ؟ چه خبرا؟ دیگه تو وبلاگ نمی نویسی؟ من هم بد جور شیطون رفته تو جلدم برای بچه دوم. انگاری آسایش به ما نیومده. یه هویی دیدی چند ماه دیگه خبر نی نی دار شدنمون رو زدیم بالای وبلاگ. مهراد الام واقعا توی صحبت کردن خیلی خیلی عالی شده خدا رو شکر. عزیزم ما و خانواده هامون فقط وقتی بخوایم مهراد متوجه حرف هامون نشه ترکی صحبت میکنیم. خود من که زبان ترکی ام افتضاحه و مایه خنده دیگران مهراد هم از روزی که عاشق یه کارتن تو شبکه های ترکیه ای شده شمارش ترکی رو یاد گرفته. من داشتم از تعجب شاخ درمی آوردم وقتی خیلی قشنگ به ترکی تا پنج شمرد. تو هم خسته خونه تکونی نباشی. زندگی من که خاک خالی بود.... من وقتی فکر زمستون و ویروس رو میکنم مو به تنم سیخ میشه.
الهام
30 شهریور 94 19:27
سلام مهری جانم خوبید؟ پس سفر بودید که این قدر کم پیدایی ایشالا که همیشه سرت به شادی گرم باشه و دوخت لباس عروسی که واقعا احسنت داره و عکس های مهراد تو این پست واقعا زیبا شده خیلی هم خوردنی و بانمک و شیرین زبون شده پسری مون شمارشش رو عشقه اتفاقا علیرضا هم پس از مدت ها سی دی های زبانش رو درآورده و شبانه روزی می بینه و صبح که من خوابم میاد دستش ور میزاره روی دماغم و میگه" تاچ یوور نوز" همین الان تازه فهمیدم وقتی انگلیسی رو به فارسی می نویسی چقدر زشت میشه ایشالا که به زودی نی نی دار بشی و ما هم از خبرش خوشحال بشم، ولی واقعا دل شیر میخواد آاااا! من با این که بخاطر فیبرم ها مجبورم به بارداری ولی این روزها که می بینم بر خلاف قبل ترها علیرضا داره روز به روز حساس تر میشه و بیشتر نیاز به توجه داره، من هم پشیمون میشم از بارداری و اگه دکتر اجازه بده دلم میخواد صبر کنم این حساسیت های چهار تا شش سال رو پشت سر بذاره و بعدش اقدام کنم حالا تا خدا چی بخواد منتظر پست سفرنامه ت هستیم عزیزم
مامان مهری
پاسخ
سلام. یه سفر دوروزه بود ولی دوروز بعدش هم فقط داشتم میشتم و جمع می کردم. این روزها مهراد میگه بریم نی نی بیاریم شیر می می مامانو بخوره میدونی من اختلاف سنی زیاد رو دوست ندارم.به همین خاطر ان شاله اگه خدا بخداد برای سال بعد برنامه نی نی داریم. بنظرم اگه برخورد خوبی داشته باشیم بچه ها هم با شرایط کنار میان و دوست خواهند داشت. شما که خودت استادی پس نگران نباش.
مامان سونیا
30 شهریور 94 21:50
اخی عزیزم دلمون براتون تنگیده بود پس کجایین شما؟ عاشق عکسای مهراد گلی شدم خیلی خوشگل وبا مزه شده ادم دلش میخواد بخوردش عاشقتم مهراد جونی بوووووووووووووس
مامان مهری
پاسخ
سلام خانوم معلم. خوبی ؟ کجاهایی ؟ دل ما هم تنگ شده بود.
مریم مامان آیدین
2 مهر 94 10:20
سلام مهری عزیزم وووووییییی....اولین چیزی که تو این پست به چشم میخوره عکس های فووووق العاده شه.....عااالی...مهراد که مثل همیشه ناااازه ولی تو این عکس ها خیــــــــــلی ناااازتر....هزااااار ماشاالله واقعا دست خاله سحرش درد نکنه که خوووب یادگاری هایی واسش گذاشته قربون شیرین زبونی هاااش...خصوصا اونجا که برات آرزوی حموم دامادی داشته عکس های ارسالی برای بابا هم فووووق العاده بود....اصلا همه آتلیه ای براتون آرزوی روزهایی پر از شادمانی و سلامت و خوشبختی دارم دوستم...ببوس پسرک نااااااازت رو
مامان مهری
پاسخ
سلام ممریم جون. خیلی خیلی ممنون بابت حضورت و انرژی مثبتت. خیلی وقت بود نتونسته بودم چند تا عکس درست حسابی از مهراد بزارم یهویی عقده هامو خالی کردم. شما هم آیدین جون رو ببوس.
مامان راحله
2 مهر 94 16:37
بوسسسسسسسسسسس برای شیرین زبونممممممممممم
مامان مهری
پاسخ
ممنون
مونا
2 مهر 94 23:53
سلام مامان مهربون . اول ازهمه بگم چه عکسای قشنگی . ممنون از خاله سحر . باران هم مطیع خاله مهساست و فقط به حرف اون گوش میده . گوشی نو هم مبارک . منم وقت زیادی رو اگه بتونم و بچه ها اجازه بدن تو تلگرام میگذرونم !! و شیرین زبونیهای پسر گل رو عشقه .... ببوس نازنین پسر رو .
مامان مهری
پاسخ
سلام مونا جون پر مشغله. ممنون که با وجود دوو تا بچه و مشغله هاشون پیش ما هم میای. باران و علی نازنین رو ببوس
یه مامان
4 مهر 94 17:59
نی نی تم ارایه دهنده مدرنترین تم های اختصاصی (کودک -تینیجر) جشن های تولد -سیسمونی-دندونی-تاتی پارتی و ... در قزوین شما را به بازدید از نمونه کارها و نظر به آن دعوت مینماید پک کامل انواع تم های شاد و جذاب (کاغذی- نمدی) انواع بیسکوییتهای هماهنگ با تم انواع کاپ کیک های هماهنگ با تم برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره 09381815582 تماس و یا از طریق تلگرام اطلاعات بیشتری را حاصل فرمایید نمونه کارهای ما را را در fb/ninithem شاهد باشید ...
مامان نازنین زهرا
6 مهر 94 12:14
سلام بر مهری عزیزم مهراد نمونه ای از یه پسر آریاییه وهربار میبینمش یاد اون عکس دوره بچگی خودتون میافتم...ماشاالله نازنین زهرای منم داره کم کم حرفای فیلسوفانش شروع میشه که باعث روییدنه دو تا شاخ روی سرم میشه مهری جون اگه عکس لباستو زودتر بذاری ممنون میشم چون ما هم به زودی عروسی خواهری راداریم(بعداز محرم صفر) مهراد جونو از طرف من ببوس
مامان مهری
پاسخ
سلام. ممنون از لطفی که به ما دارین... امیدوارم کام شما هم با شیرین زبونی نازنین زهرا جان شیرین تر از عسل بشه. حتما توی اولین فرصت عکس می زارم.
مامان راحله
9 مهر 94 13:36
امروز نبی هم به علی(ع) می بالد تا روز ابد نام علی(ع) می ماند عالم به هزار لهجه در عید غدیر آوای قشنگ یا علی(ع) می خواند دوست عزیزم عیدتون مبارک
مامان مهری
پاسخ
عید شما هم مبارک. التماس دعا
هدیه
9 آبان 94 13:14
سلام مامان خانمی اول از همه ببخشید چندباری اومدم دیدم آپ نکردید و منم نشستم پستای بدون رمز تون رو خوندم و کلی هم ذوق کردم ماشالله به این گل پسری ناز خدا حفظش کنه خیلی نازه مامان خانمی حتما براش اسپند دود کنید و براش صدقه بذارین کنار شیرین زبونیاش عشقه مخصوصا شمارش اعداد که کلی خندیدم انشالله همیشه لبتون خندون و دلتون شاد باشه
مامان مهری
پاسخ
سلام. ممنو از این که به ما سر زدین. خوشحالم از حضور گرمتون. کلبه ما رو روشن کردین. ببخشید من یکمی تنبل شدم. حتما بزودی پست جدید می زارم.