اولین قرار مردونه
ســـــــــــــــلام به همگی دوستای مهربونمون ، امیدوارم که زمستون خوبی رو شروع کرده باشین.
چند وقتی بود که بخاطر تزئینات یلدایی زن عمو ملیکا و گل مژه چشم مهراد و نبودن همکارم خیلی درگیر بودم و نتونستم بهتون سر بزنم. قول میدم که جبران محبت هاتون رو بکنم و زودی بیام پیشتون.
دلم میخواست ترتیب پست های وبلاگ رو حفظ کنم و پست مربوط به تعطیلات آخر ماه صفر و بعد پست یلدایی مون رو آپ کنم ولی نمیدونم سیم رابط دوربین رو کجا گذاشتم ! در اولین فرصت با خبر پیدا شدن سیم رابط و عکس های جدید برمی گردم.
خوب بریم سر اولین قرار مردونه پدر و پسری و همچنین اولین تجربه استخر مهراد عسلی
امروز دوشنبه هشتم دی ماهه و بابا مهرداد قراره بره استخر که بهش پیشنهاد دادم فندقی مون رو هم با خودش ببره . که صد البته بابایی هم استقبال کرد . ساعت 9 اومد دنبال مهراد و رفتن سانس اختصاصی استخر برج آسمان . از لحظه ای که رفتن دلم شور میزد نمیدونم چرا باوجود اینکه مطمئن بودم بابایی مراقب مهراده ولی هی براش آیت الکرسی می خوندم.
گل عشق ما مهراد در اینروز ، 2 سال و 6 ماه و 18 روز سن دارد
ساعت 11:30 برگشتن و مهراد در نهایت خستگی و خواب آلودگی به من میگه من آب بازی کرد تازه تا ساعت 12:30 هم بیدار بود.